بازى Domination را تجربه كرده اى؟ از آن بازى هاى استراتژيك است كه در آن بايد شهرى را از صفر بسازى و آن را گسترش بدهى و براى خودتان لشكرى فراهم كنى و توان دفاعى كافى داشته باشى تا وقتى دشمن حمله مى كند، بتوانى از مركز شهر و طلاهايى كه از معادنت استخراج كرده اى و نفتى كه از چاه هاى نفت بدست آورده اى، محافظت كنى. از آن بازى هايى هست كه روى موبايلت مى ماند و هر روز سر كوچكى به آن مى زنى و اموالت را جابجا مى كنى و كم كم تمدن خود را پيش مى برى و از عصرهاى مختلف مى گذرى و ذره ذره قدرت خود را بيشتر و بيشتر مى كنى. اين بازى درس هاى خوبى به من ياد داد. راستش اول كه بازى را شروع كردم (حدود سه سال پيش)، انتظار جهش هاى كوانتومى را داشتم. اول هاى بازى هم امكان جهش هاى دور و دراز وجود داشت و مى شد يك روزه كلى جلو رفت. اما بازى كه جلوتر رفت، پيشرفت سخت تر و آهسته تر شد و همين جا درس اول را به من ياد داد: جهش ناگهانى نداريم! ترجمه اش بكنيم: موفقيت و پيروزى يك شبه نداريم! يعنى هيچ موفقيتى ناگهانى ايجاد نمى شود؛ اصلاً به نظر مى رسد كه پيروزى نوعى مسير باشد، نه مقصد! وقتى به هدفت مى رسى كه هر روز موفق شده باشى! يعنى هر روز به هدفهاى كوچكت رسيده باشى! در حقيقت وقتى به نتيجه مى رسى، مدتها از موفق شدن تو گذشته است و اين مسئله در مورد آزمون دستيارى يا پيش كارورزى هم صادق است. حرف هميشگى را بزنيم: موفقيت ميانبر ندارد! نمى شود يك هفته درس خواند در آزمون دستيارى نمره عالى آورده و رشته خوب قبول شد. بايد مدت ها و هر روز درس بخوانى و هر روز بتوانى يك قدم جلوتر بردارى تا سرانجام به جايى كه مى خواهى برسى! درست مثل همين بازى! كه در آن يك شبه نمى توانى يك مرحله را تمام كنى. اما درس دومى كه از اين بازى گرفتم چه بود؟ به نظر خودم درس دوم مهمتر بود، چون هر چه باشد با درس اول كم و بيش آشنا بودم. درس دوم را وقتى ياد گرفتم كه فهميدم براى دفاع كردن از شهرم و حمله كردن به شهر ديگر بازيكنان آنلاين و پيروز شدن، بايد از هر امكانى استفاده كنم. يعنى چه؟ اوايل بازى مى ديدم كه اگر فلان كار را انجام بدهم ۱% به قدرت حمله من اضافه مى شود و اگر آن اقدام را انجام بدهم، توان دفاعى شهر من ۱% بالاتر مى رود؛ اما من كه دنبال اين رقم هاى كوچك و بى اهميت نبودم! پيروزى درست و حسابى مى خواستم و عجيب بود كه اين پيروزى بدست نمى آمد و همهاش شكست در جنگها بود و تاراج و غارت شهرم! تا اين كه بالاخره فهميدم چقدر اين ۱%ها مهم هستند. اگر ۱۰ كار ۱ درصدى انجام مى دادم، توان حمله ام ۱۰% بيشتر مى شد! همين يعنى برنده شدن در يك جنگ! پس به جزئيات و اين عددهاى ناچيز بيشتر دقت كردم و ياد گرفتم كه بيشتر برنده باشم و كمتر اجازه بدهم شهرم غارت شود. خوب زندگى هم همين است ديگر! مگر نه؟ اگر صاحب رستوران باشى، يك مشترى هم يك مشترى است و به اندازه يك خانواده كه به رستورانت مى آيند، ارزش دارد. نبايد ميزهاى رستوران را براى سر رسيدن يك جمع ۱۵ نفرى خالى بگذارى. همان يك مشترى هم مىتواند بعدها براى تو مشترى بياورد. اگر پزشك هستى و مىخواهى مطبت سر و سامان بگيرد، بايد به تك تك بيماران خود توجه داشته باشى؛ چه آنها كه ويزيت ساده مى شوند و چه آنهايى كه نياز به جراحى دارند. اگر كتابفروشى دارى و كسى زنگ مى زند و از تو طلب يك كتاب ارزان را مى كند، نبايد با او رفتارى متفاوت از كسى كه كلى كتاب سفارش مىدهد، داشته باشى. فروش تك تك كتاب ها اهميت دارند و همين كتاب هاى تكى در آخر ماه تبديل به سرمايه اى عظيم مى شوند و بالاخره براى تو كه مى خواهى در آزمون دستيارى شركت كنى؛ درس بازى در اينجاست: يك نكته هم يك نكته است! هر جا نكته اى مى بينى، هر جا مطلبى مهم مى خوانى آن را بخاطر بسپار و هر زمان كه مى توانى يك نكته ياد بگير! منتظر اين نباش كه شرايط آرمانى باشد تا شروع به خواندن بكنى! همين حالا ياد بگير! يادت باشد، براى ما پزشكان شرايط آرمانى معنى ندارد! همه اش تنش است و بى خوابى و خستگى! پس از هر چيز كه مى توانى، هر زمان كه مى توانى و هر جا كه مى توانى ياد بگير! فكر نكن اين نكته اى كه الان ياد مى گيرى، برايت مفيد نيست! شايد يك سؤال باشد. شايد سرنوشتت را عوض كند.
و اما مقدمه طولانى شد. سريع مىروم سراغ كتابى كه در دست داريد. ۱۰۰ آيتم انتخاب كرده ام كه اگر مىخواهيد در آزمونهاى دستيارى يا پيش كارورزى شركت كنيد، بايد آنها را خوب ياد گرفته باشيد. برخى از اين آيتم ها بسيار مهم و سؤالى هستند، مانند درمان پنومونى يا درمان آمبولى ريه يا رويكرد به پاپ اسمير كه تقريبا در تمامى آزمون ها از آنها سؤال طرح مى شود و برخى از آنها در بين دروس مختلف مشترك مى باشند و وقتى در يك درس موضوع را ياد بگيرى، بقيه درس ها را بهتر مى خوانى مانند زخمهاى تناسلى كه در عفونى، پوست، اورولوژى و زنان از آنها سؤال مى آيد يا تومورهاى پوستى كه در جراحى و پوست و پاتولوژى از آنها سؤال مى آيد. و بالاخره اين كه برخى از آيتم ها را بايد بدانى تا اعتماد به نفست بالا برود و بتوانى تست هاى ديگر را بزنى، مانند آزمون هاى شنوايى در گوش و حلق و بينى. مى شد ۱۰۰ آيتم ديگر و به همين اندازه مهم هم به اين آيتم ها اضافه كرد، اما ديگر كتاب فعلى نمى شد. به دو درس بالا دقت كن: اول هر روز بخوان! روزى سه آيتم بخوان و تا نزديك امتحان مى توانى بارها و بارها اين ۱۰۰ آيتم را مرور كنى و درس دوم: هر نكته مهم است! حالا ۱۰۰ نكته واقعا مهم در پيش رو دارى! آيا مى خواهى اين آيتمها را خوب ياد بگيرى؟