بخشی از مقدمه کتاب را با هم بخوانیم:
در دوره دانشجویی است که احساس آدم بودن می کنید و فکر می کنید کسی هستید! خب، در دانشکده پزشکی این احساس خیلی قوی تر است! دوره دانشجویی دوره تجربه های تازه است، کارهایی که تا به حال نکرده ایم؛ و از همه مهم تر دوره آموزش است، آن قدر آدم سریع یاد می گیرد که باورکردنی نیست! منظورم درس و علم نیست! منظور زندگی است. در این مدت چند ساله یاد می گیرید چطور به داخل زندگی پر تلاطم شیرجه بزنید. و مهم تر از همه در دوران دانشجویی یاد می گیرید که دوست پیدا کنید! دوستان دوران دانشگاه همیشه با آدم هستند، چه آن ها را ببینید و چه نبینید! دوستی های دانشجویی بخشی از زندگی است که به راحتی فراموش نمی شود.
دوره پزشکی دوره سختی است و اگر بخواهیم به جنگ این دوره برویم، خیلی راحت ما را له می کند، هفت سال طول می کشد، دو سال اول به خواندن یک مشت مطالب عجیب و غریب می گذرد (که معلوم نیست به کار بیایند) و بعد از یک دوره انتقالی یک ساله، دانشجو وارد بیمارستان می شود (دوران کارآموزی). در این دوره، دانشجو هیچ کاره است و فقط نگاه می کند (و شاید به او رحم کنند و چیزی به او یاد بدهند) و بعد از این دوره، آخرین قسمت – وحشتناک ترین قسمت – سر می رسد (دوره انترنی یا کارورزی). در این دوره دانشجو همه کاره است و پدرش در می آید. همه دوره پزشکی یک طرف و دوره انترنی یک طرف. آدم را بیچاره می کند.
راند ۱ مجموعه ای است از داستان های کوتاه. داستان های این مجموعه تماما خیالی هستند (اما کدام خیال است که رگه ای از واقعیت نداشته باشد!)